فیلم «جنایت بیدقت» به کارگردانی شهرام مکری، مهمان دو جشنواره «موو» در بلژیک و «جیون جو»…
دسته: اخبار
عباس عبدی، فعال و تحلیلگر سیاسی اصلاح طلب در گفتگو با خبرگزاری خبرآنلاین، درباره نگرانی ها درخصوص رها شدن فضای مجازی و بهره گیری بیگانگان از این فضا برای دلسرد کردن مردم از حضور در انتخابات، گفت: درباره ول بودن وب و فضای مجازی ابتدا باید این فضا را توصیف کنیم که چه ویژگی دارد؟ فضای مجازی با مطبوعات دو فرق اساسی داره یکی اینکه همه جهانیان در این فضای مشترک هستند و حضور دارند و هیچ مرز و محدودیتی ندارند. این ویژگی ذاتی فضای مجازی است. درحالیکه مطبوعات در داخل کشور تولید میشود.
وی افزود: دوم اینکه مطبوعات و رسانه های رسمی دارای مدیر مسئولاند که پاسخگو هستند اما در فضای مجازی چنین چیزی وجود ندارد. بنابر این کسانی که در خارج هستند، رها هستند کسی نمیتواند به آن ها بگوید چی بنویسید و چی ننویسید، ولی آنهایی که در داخل هستند طبیعی است که در چهارچوب قانون مینویسند و رها بودن برای آنان مصداق ندارد.
قطع ارتباط اینترنتی با خارج یک تجربه صددرصد شکست خورده است
عباس عبدی با بیان اینکه پس دو راه برای حل این مساله داریم، خاطرنشان کرد: یا باید بگوییم این ارتباط اینترنتی با خارج قطع شود که این یک تجربه صد درصد شکست خورده است زیرا این سیاست در مورد ماهواره موفق نبود حال چگونه می تواند در باره اینترنت موفق شود؟ اینترنتی که زیر ساخت ضروری زندگی بشر شده است. در همین قضیه کرونا اگر اینترنت نبود معلوم نبود چند ده برابر آمار موجود مرگ و میر میداشتیم یا مثلا در نظام بانکداری مدت هاست که ما پول نمی بینیم یک لحظه تصور کنید نظام بانکی به قبل از اینترنت برگردد چه اتفاقی میافتد؟
وی ادامه داد: بنابراین ذهن را از این بیاوریم بیرون که بدون اینترنت بخواهیم زندگی کنیم، اتفاقا باید سرعتش را ببریم بالا و دسترسی به آن را سادهتر کنیم، همین موضوع آموزش که امسال که درگیرش شدیم تصور کنید که اینترنت نبود چه اتفاقی می افتاد؟
اینترنت ملی برای سانسور است نه استقلال از جهان خارج
عبدی گفت: از این مثال های زیاد داریم، توسعه صنعت، توسعه تجارت، همه اینها زیرساختشان اینترنت هست بنابراین موضوع قطع اینترنت را باید از ذهن بیرون کنند. میگویند اینترنت ملی درست کنیم. اگر هدف اینترنت ملی این هست که در برابر اینترنت جهانی و قطع آن استقلال داشته باشیم شاید قابل فهم باشد، اما واقعیت این است که در ایران کسی به استقلال کاری ندارد، این همه سال ما وابسته به نفت بودیم و استقلالمان از بین رفته بود یک نفر برایش اقدامی نکرده حالا که رسیدهاند به اینترنت، میخواهند اینترنت ملی راه اندازی کنند که مبادا خارجیها قطعش کنند؟
این تحلیلگر سیاسی گفت: معلوم است دنبال استقلال از جهان خارج نیستند بلکه دنبال سانسور هستند که البته این هدف را نیز محقق نمیکند، زیرا شیوه های جدیدی برای خنثی کردن این محدودیت خواهد آمد و در نتیجه فقط فرصتها جهت بهبود شرایط اجتماعی اقتصادی و سیاسی از دست خواهد رفت.
مرجعیت رسانه ای را به داخل کشور بیاوریم
وی تاکید کرد: بنابراین وقتی که گفته میشود فضای مجازی رهاست منظور عملکرد حضور افراد فرامرزی در آن است که برای حل آن فقط یک راه موثر وجود دارد آن هم توسعه آزادیهای رسانهای در داخل کشور است. اگر مرجعیت رسانه ها را به داخل بیاوریم دیگر اساسا کسی به فضاسازیهای افراد بیرون کاری نخواهد داشت.
این چهره سیاسی اصلاح طلب با بیان اینکه اگر ما امروز به زبان انگلیسی هم در فضای مجازی بنویسیم، هیچ کسی از شهروندان کشورهای انگلیسی زبان، مطالب ما را نمیخواند، گفت: برای اینکه انها رسانه های خودشان را دارند و فضای مجازی مکمل و نه جانشین رسانه های رسمی آنهاست. به همین دلیل تنها راه ما آزاد شدن رسانه های داخلی از محدودیتهایی است که موجب یکه تازی فضای مجازی و افراد فرامرزی در این فضا شده است.
صداوسیما و مطبوعات را از قید و بندهای بی مورد خارج کنیم
وی گفت: هم صدا و سیما و هم مطبوعات و سایر رسانهها اگر از قید و بندهای بیمورد موجود خارج شوند آن موقع مرجعیت رسانه های ما به داخل آمده و بخش ول فضای مجازی کم کم به حاشیه میرود و مکمل رسانه های ما میشود و رها هم نخواهد بود.
فیلترینگ باعث شکل گیری لشگر مجازی آدم های بی نان و نشان شد
عبدی تصریح کرد: یکی از کارهایی که الان میکنند فیلترینگ است. فیلتر توییتر ، تلگرام و… در حالی که همه دارنداز این امکانات استفاده میکنند و حتی خود مسئولین هم در آنجا حضور دارند. اوایل که تلگرام فیلتر شد دستور دادند همه بخشهای عمومی و دولتی از تلگرام بیایند بیرون. چند ماهی که گذشت فهمیدند چه اشتباهی کردند و بدون هیچ سروصدایی برگشتند . کار دیگری که انجام دادند، تاسیس لشگر مجازی بود آدم های بدون نام و نشان اینور و انور کامنت بگذارند و فحش بدهند و لایک کنند.
وی ادامه داد: خب این ها که راهکار بلند مدت نیست یک مشت آدم بی عقیده و فاقد فکر و پولبگیر پرورش دادن عین کاری که مجاهدین انجام میدهند اینکارها اثرگذار نیست. تنها راه این است که اداره جامعه مبتنی شود بر افکار عمومی، آن موقع همه دفاع میکنند حتی اگر نقدی هم باشد جای خودش درست مطرح میشود. هیچ راهی جز آزادی رسانه ها نیست و بقیه راه ها بن بست است.
دلسردی مردم از انتخابات ربطی به بیگانگان ندارد
عبدی تاکید کرد: این هم که بگوییم بیگانگان در انتخابات دخالت میکنند دردی را درمان نمیکند، آیا در همه این سالها دخالت نبوده؟ هر موقع مردم دیدند فضا مناسب است شرکت کردند و هر وقت دیدند شرایط مناسب نیست شرکت نکردند. در ۹۶ مردم مشارکت کردند ولی در ۹۸ شرکت نکردند در هر دو هم بیگانگان زنده بودند پسربطی نداره و اینکه بگوییم مردم تحت تاثیر بیگانگان هستند، جز توهین به جامعه کار دیگری انجام ندادهایم .
اصولگرایان منتظر رئیسی هستند/اصلاح طلبان به کاندیدای واحد میرسند
*آقای چمران! کمتر از ۴۰ روز به ثبت نام کاندیداهای ریاست جمهوری، فرصت باقی مانده، آخرین برنامههای…
مردِ خاکستری انتخابات ۱۴۰۰ آمد /دردسر کلاب هاوس برای کاندیداها
مرجان احمدی: هرچه به موسم انتخابات ریاستجمهوری سیزدهم و زمان ثبت نام کاندیداها نزدیکتر می شویم…
وضعیت عجیب ملک تجاری و اداری در تهران/ قیمتها ٣٠% کاهش یافت
در سنوات گذشته معمولا بازار املاک تجاری و اداری همواره مشتریان خاص خود را داشته اما…
زالی: تهران را تعطیل کنید؛ در مبتلایان کرونا رکورد شکستیم
با اعلام رنگ قرمز کرونا در پایتخت جلسه اضطراری ستاد کرونا در کلانشهر تهران به منظور…
مجتبی خورشیدی، تنها صدور حکم به این نام برای نشستن روی نیمکت تیم ملی فوتبال، فارغ از اینکه او در روزهای آتی با فشارهای اهالی فوتبال به این جایگاه می رسد یا نه ، تکلیف ما را با مدیریت و توان اجرایی شهاب الدین عزیزی خادم و تیم اطرافیانش روشن کرده است.
او که بر آمده از مجمع دهم اسفند ۹۹ است و با شعارهایی همچون تغییر ، مبارزه با فساد، بهینه سازی و نجات به فوتبال ایران آمده حالا برای ویترین فدراسیونش انتخابی داشته که غیر از افسوس ، چیزی برای مان باقی نمی گذارد.
مجتبی خورشیدی که در رزومه اش از راه آهن تا پاس همدان و ماشین سازی ، سابقه کار به عنوان نفر دوم یا سوم و دستیاری مربیانی از جنس فیروز کریمی تا مهدی پاشازاده را داشته با حکم عزیزی خادم قرار است مرد شماره یک پیشانی نیمکت تیم ملی باشد. یعنی گل ویترین انتخاب های فدراسیون او!
برای اینکه بیشتر و بهتر به اهمیت این جایگاه در تیم های ملی آشنا شوید کافی است جست و جویی کوتاه در کشورهای مختلف کنید. یا همین در فوتبال خودمان هم در دوره صفایی این جایگاه در اختیار بزرگی چون سرهنگ رنجبر بود.
پستی که در دوره دادکان به مردی قابل احترام چون همایون شاهرخی رسید. قلعه نویی این جایگاه را به مهدی مناجاتی سپرده بود و در زمان فدراسیون های کفاشیان و تاج هم اگرچه به اشتباه ولی شان این پست را در حد مهدی محمد نبی و محمدرضا ساکت رسانده بودند که اقلا دبیرکل های فدراسیون فوتبال بودند.
جایگاهی که بر اساس حرف های انتخاباتی عزیزی خادم به نظر می رسید برایش به سراغ امثال علی دایی، علی کریمی، کریم باقری، محمد خاکپور یا نادر محمدخانی بروند.
آنها که سابقه بازی در بالاترین سطح فوتبال ملی، اقبال عمومی ، آشنایی با حساسیت های مسابقات رسمی اینچنینی ، آن هم در کشور پر تنشی چون بحرین ، آن هم در شرایط مرگ و زندگی برای فوتبال ایران را داشته باشند.
اما انتخاب یک در نهایت هماهنگ کننده درجه دو یا سه برای چنین جایگاه مهمی از سوی رئیس جدید فدراسیون فوتبال که احتمالا چرایی انتخابش را باید به روزهای گرفتن رای از هیات ها پیوند داد و دنبال پاسخش گشت، تنها یک حقیقت را آشکار می کند.
اینکه با فدراسیونی طرف هستیم که برای مهمترین رخداد دو دهه گذشته فوتبال مان ، توان انتخابش می شود کسی مثل خورشیدی . و این یعنی یک فاجعه بیایید لحظاتی را تجسم کنیم که چنین فردی قرار است برای وحید هاشمیان تا لژیونرهای بزرگ و کوچک و ستاره های ملی مان تصمیمات مدیریتی اعمال کند و گیرنده تصمیم نهایی باشد. قرار است با چنین فرمانده میدانی به جنگ منامه برویم؟
کاش اقلا جای چنین انتخاب هایی سراغ گزینه هایی که تجربه بازی سطح بالای ملی داشته اند می رفتید. حتی شده یکی مثل اکبر استاد اسدی.